صفحات

۱۳۹۱ شهریور ۲۷, دوشنبه

روز دختر مبارک !

دقیقا دو سال پیش روز ملی دختر این پست رو توی وبلاگ قدیمی ام  گذاشته بودم . شاید الان هم برای اونهایی که نخوندن خالی از لطف نباشه !

دختر ایرانی . دختری با ابروهای کمانی . با پوستی سفید و لطیف . قدی رعنا و لبانی سرخ . صورتش همواره مزین به لبخندی ملیح و چشمهایش مملو از شادی و امید .موهای سیاه وبلندش همچون آبشاری بر شانه هایش زیبایی می آفریند و حرفهایش بهشت را به یادتان خواهد آورد . حجب و حیایش زبان زد خاص و عام است. کمال و انسانیتش همچون الماسی بر شخصیت زیبایش می درخشد و از زیبایی و وجود اوست که ما شاعرانی چیره دوست همچون حافظ داریم . تصورم بر آن است که حوریان بهشتی نیز از تبار همین دختر ایرانی اند .

در وصف دختر ایرانی طومار طومار می توانم بنویسم و اندر وصف فضل و ادب و زیباییش روزها می توانم سخن رانی کنم . بهتر می دانم که در این باب سخن کوتاه باشد و در وصف ظلمی که به او روا داشته اند اندکی مدیحه سرایی کنم !

دختر ایرانی . این دُر زمانه . همان که حقوقش به اندازه ی یک کنیز است . همان که دیه اش نصف مرد است و اگر شاهد باشد نصف است و اگر رای دهنده ، کامل . همانی که مهرش می کنند و او نیز سودا می پروراند برای عند المطالبه بودنش ! همانی که این روزها تنها شهوتش را دیده اند و در خیابان مانند یک شی محرک نگاهش کردند و بر او تازیانه زدند و بر گردنش شماره افکندند و برای بد حجابی اش همچون یک جانی عکس آگاهی مآبانه گرفتند . همانی که با رنگ سیاه پسندش می کنند و اگر چادر بر سرش کنند تحصینش می کنند . همانی که در دانشگاهها اکثر کرسی ها را تصاحب کرده است ولی شرایط زندگی او را چنین تربیت کرده که حتی با نشستن بر کرسی علم ، انشایش را اینگونه می آغازد ؛ " علم را بر گزیده ام برای تصاحب ثروت " . همانی که حقوقش نصف آقایان است و محل کارش حلقه به دست می کند تا از دید نا اهلان در امان باشد . همانی که اگر با پسر غریبه رویت شود دیدگاهها برایش متفاوت خواهد شد . همانی که سنگسارش می کنند و همانی که اجرای حکم اعدامش مشروط به باکره نبودنش است . همانی که کتک بخورد نیز برای حفظ کیان خانواده قاضی حکم متارکه نمی دهد . همانی که مرد باید نفقه اش را بدهد و اگر مرد را تامین جنسی نکند مجرم است . همانی که اجازه ندارد خلبان و قاضی باشد . همانی که مرد اجازه دارد از او 4 تا اختیار کند به شرط آنکه عدالت را بینشان رعایت کند ( حال این عدالت چیست ، ما نیز نمی دانیم ، فکر نکنم خودشان نیز بدانند !‌)‌ . همانی که اجازه ندارد به ورزشگاه پا بگذارد و تیم مورد علاقه اش را تشویق کند ( البته نه به روش تشویق کننده های تیم های خارجی ! ) . همانی که فقط لقب " عضو تیم ملی " بودن را به یدک می کشد ، چون از شرکت در اکثر مجامع ورزشی محروم است . همانی که از کودکی در گوشش خوانه اند " حجاب تو وقار توست ، وقار تو افتخار ماست "‌ ! همانی که از 13 سالگی به بعد رنگ دوچرخه سواری در کوچه های محله شان را فراموش کرده است . همانی که .....

دختر ایرانی را این روزها زخم خورده و بی پناه در مملکتی که همه چیز به نفع مردان است به شدت تنها می بیننم . مملکتی که هیچ امنیتی برای دختر و به قول خودشان " ناموسشان " در نظر نگرفته اند . همیشه به چشم یک هوس و یک ملعبه دیده شده . اگر غیر از این بود شخصیتش را اینطور خرد و پست نمی کردند .

من به عنوان یک دختر جرات ندارم ساعت 9 شب بیرون از خانه بمانم . من ترسم برای مصاحبه ی شغلی تنها به یک شرکت خصوصی بروم . نمی توانم تنها برای هوا خوری و کتاب خواندن به پارک محله مان بروم . من نمی توانم .... مرا برای بد حجابی به " امنیت اجتماعی " می برند و به خاطر نشستن کنار دوستم که تصادفا مذکر است باید تازیانه بخورم و توهین بشنوم . من همانم که اتومبیلم پشت چراغ قرمز و هر ترافیکی پر از شماره تلفن می شود !

در این باب نیز حرف ، شکایت و گلایه زیاد دارم و تا ابد نیز می توانم ادامه اش دهم ! ولی می دانم همه دخترها با این نبایدها و توهین ها دست وپنجه نرم کرده اند و آقایان هم نیز که دنبال کننده ی خبر تصویب قانون چند همسری بوده اند و گوششان شاید زیاد به این حرفها بدهکار نیست !!

در هر صورت " روز ملی دختر " مبارکِ همه ی دختر های آریایی باشد و دعا می کنم که سال دیگر این روز را با یه پست که عاری از هرگلایه ایست جشن بگیریم

هیچ نظری موجود نیست: